درد و لذت قبض روح در سخنان شیوای آیت الله جوادی آملی
به نام خدا
آیت الله جوادی آملی:
مسأله مرگ یک امر عادی نیست، هیچ بیماری دردش به اندازه درد مرگ نیست، معنای مرگ این است که انسان در حالی که زنده است و از تمام بدن او از انگشت تا مغز این روح در حال حیات کنده میشود، چه دردی از این بالاتر است. ما وقتی مقداری گوشت دست را میچینیم درد میآید، زیرا زندهای را میخواهیم بیروح کنیم، اگر آمپول تزریق نکردند و دندان را خواستند بکشند، درد میآید، زیرا میخواهند زندهای را بیروح کنند، همین مرگ پردرد برای مؤمن بالاترین لذت است، زیرا انسان با مشاهده اهلبیت(ع) از تمام بدن خود غافل است، وقتی توجه انسان از بدن گرفته شود، اگر بدن او پاره پاره شود، نمیفهمد، روح توجه ندارد، با مشاهده اهلبیت(ع) و روی کردن اولیا انسان از تمام بدن غفلت میکند، وقتی انسان از بدن غافل باشد توجهی به بدن ندارد، لذا هیچ لذتی برای مؤمن به اندازه مرگ نیست، اما اگر انسان بدنی فکر کند و بدنی بمیرد هیچ دردی بالاتر از مرگ نیست.
مگر تامه ی مرگ چیز آسانی است، انسان یک بیماری میگیرد و در اثر سختیهای بیماری بسیاری از چیزها را فراموش میکند، این بدیهیات دین باید برای انسان ملکه شود، برای این است که این ملکه شود و از یادمان نرود سفارش تکرار کردن آن را به ما دادهاند، در نماز در تشهد یاد اهلبیت(ع)، نمازهای پنجگانه بدیهیات دین را تکرار میکنیم، بدیهیترین بدیهیات اسلام را در قبر از ما سؤال میکنند، خیلیها یادشان نیست، برخیها بعد از مدتهای عذاب میگویند تازه میفهمم که پیامبر من کسی است که قرآن بر او نازل شد.
یا زهرا
ای آرامش دهنده قلب های طوفان زده!
و ای تنها واژه ای که برای نوشتنم هرگز تکراری نبوده ای!
به درگاه تو ایستاده ام و دست هایم را به سوی تو بلند کرده ام.
ای مهربان ترین مهربانان ، ای شنونده همه دردها و ای چاره گر همه گرفتاری ها ، کمکمان کن تا برای ظهور امام زمانمان لایق شویم ،...
آمین یا ارحم الراحمین
یا مهدی