عارف شیدا

... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

عارف شیدا

... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قرآن» ثبت شده است

به نام خدا

آیت الله بهجت:

اگر درست به قرآن عمل می‌کردیم، با عمل خود دیگران را جذب می‌کردیم؛ زیرا مردم غالباً ـ به جز عده معدود ـ خواهان و طالب نور هستند، و آنان که به اسلام و قران نگرویده‌اند، قاصرند و نور به آن‌ها عرضه نشده است، این گونه افراد به اعمال ما و رفتار ما نگاه می‌کنند که در ظاهر خوب و در باطن بد است و زیر و روی آن‌ با هم تفاوت دارد!

عمل به قرآن، یعنی اینکه از ظالم کناره‌گیری کنیم و ظالم را لعن کنیم و از او تبری بجوئیم، ولی عموم ما مسلمانان، یا خود ظالم هستیم و یا با ظالم هم پیمانیم!

اگر راست می‌گوییم که قرآن سلاح است، پس چه احتیاج به سلاح دیگر؟ اگر به قرآن عمل می‌شد، آیا این همه بین مسلمانان جنگ و خونریزی واقع می‌شد؟! با قیمت نفت سلاح تهیه می‌کنیم و به جان هم می‌افتیم و برادرکشی می‌کنیم!



بنی‌امیه و بنی‌عباس حدود 500 سال حکومت کردند، با آن همه جنایات و ظلم که آن‌ها نسبت به علی و اولاد علی و ذریه رسول‌الله(ص) روا داشتند، باز هم ما مسلمانان آنان را قبول می‌کنیم و دوستشان داریم و با این حال، مدعی هستیم که عمل به قرآن می‌کنیم و از «حسبنا کتاب‌الله»؛ (تاب خدا برای ما بس است) دم می‌زنیم، لذا در زمان ظهور دولت حق و حضرت حجت(عج) اول به حساب همین مدّعیان عمل به قرآن می‌رسند؛ زیرا این‌ها از کفار معاندترند و نصاری چون می‌بینند حضرت مسیح(ع) به آن حضرت اقتدا می‌کند، از آن حضرت متابعت می‌کنند و زودتر از دیگران به اسلام و حضرت مهدی(عج) می‌گروند.


منبع

یا زهرا

به نام خدا

آیت الله بهجت:

اگر درست به قرآن عمل می‌کردیم، با عمل خود دیگران را جذب می‌کردیم؛ زیرا مردم غالباً ـ به جز عده معدود ـ خواهان و طالب نور هستند، و آنان که به اسلام و قران نگرویده‌اند، قاصرند و نور به آن‌ها عرضه نشده است، این گونه افراد به اعمال ما و رفتار ما نگاه می‌کنند که در ظاهر خوب و در باطن بد است و زیر و روی آن‌ با هم تفاوت دارد!

عمل به قرآن، یعنی اینکه از ظالم کناره‌گیری کنیم و ظالم را لعن کنیم و از او تبری بجوئیم، ولی عموم ما مسلمانان، یا خود ظالم هستیم و یا با ظالم هم پیمانیم!

اگر راست می‌گوییم که قرآن سلاح است، پس چه احتیاج به سلاح دیگر؟ اگر به قرآن عمل می‌شد، آیا این همه بین مسلمانان جنگ و خونریزی واقع می‌شد؟! با قیمت نفت سلاح تهیه می‌کنیم و به جان هم می‌افتیم و برادرکشی می‌کنیم!



بنی‌امیه و بنی‌عباس حدود 500 سال حکومت کردند، با آن همه جنایات و ظلم که آن‌ها نسبت به علی و اولاد علی و ذریه رسول‌الله(ص) روا داشتند، باز هم ما مسلمانان آنان را قبول می‌کنیم و دوستشان داریم و با این حال، مدعی هستیم که عمل به قرآن می‌کنیم و از «حسبنا کتاب‌الله»؛ (تاب خدا برای ما بس است) دم می‌زنیم، لذا در زمان ظهور دولت حق و حضرت حجت(عج) اول به حساب همین مدّعیان عمل به قرآن می‌رسند؛ زیرا این‌ها از کفار معاندترند و نصاری چون می‌بینند حضرت مسیح(ع) به آن حضرت اقتدا می‌کند، از آن حضرت متابعت می‌کنند و زودتر از دیگران به اسلام و حضرت مهدی(عج) می‌گروند.


منبع

یا زهرا

به نام خدا

آیت الله جوادی آملی:

اینکه می‌گویند قرآن کتاب جهان‌شمول است نه معنایش این است که شما اگر همه‌تان مسلمان بشوید من برنامه دارم؛ نه, مسلمان باشی برنامه دارم, مسیحی باشی برنامه دارم, بت‌پرست باشی برنامه دارم, ملحد هم باشی برنامه دارم. ..



قرآن می‌گوید اگر خدا را هم قبول نداری و قیامت را قبول نداری هیچ دینی هم قبول نداری یک زبان مشترکی به نام فطرت ما داریم، بالأخره بشر باید با هم زندگی کنند این زندگی مسالمت‌آمیز یک زبان مشترک می‌خواهد زبان مشترک همان زبان فطرت است اخلاق و ادیان این است.

منبع

یا زهرا

به نام خدا

آیت الله جوادی آملی:

اینکه می‌گویند قرآن کتاب جهان‌شمول است نه معنایش این است که شما اگر همه‌تان مسلمان بشوید من برنامه دارم؛ نه, مسلمان باشی برنامه دارم, مسیحی باشی برنامه دارم, بت‌پرست باشی برنامه دارم, ملحد هم باشی برنامه دارم. ..



قرآن می‌گوید اگر خدا را هم قبول نداری و قیامت را قبول نداری هیچ دینی هم قبول نداری یک زبان مشترکی به نام فطرت ما داریم، بالأخره بشر باید با هم زندگی کنند این زندگی مسالمت‌آمیز یک زبان مشترک می‌خواهد زبان مشترک همان زبان فطرت است اخلاق و ادیان این است.

منبع

یا زهرا

به نام خدا

حضرت زهرا (س) در تعقیبات نمازشان، جملاتی دارند؛ مثلاً می‌فرمایند؛ «و الحمدالله الذی لم یجعلنی جاحدا لشی من کتابه و لا متحیرا فی شی من امره » ( صحیفه فاطمیه ص 16 ) در مقام حمد و شکر گزاری حق تعالی می‌فرماید: خدای سبحان من را در فهم حقایق قرآن در هیچ آیه‌ای و در هیچ مرحله‌ای معطل نگذاشته است»

این حرف بسیار بزرگی است، یعنی اگر ما بخواهیم بگوییم حضرت ممثّل قرآن است، به حق است؛ چرا که بدو و ختم حیات ظاهری او، همراه با نزول قرآن است و خود ایشان هم می‌فرماید: خدای سبحان من را در هیچ مرحله‌ای از قرآن معطل نگذاشت.


.


ما تا قرآن را نشناسیم حضرت زهرا (س) را نمی‌شناسیم.

قرآن کریم صحیفه الهی و کتاب هدایت و خزانه لایتناهی عرفان است که حدی برای آن نیست، قرآن کریمی که عصاره حقایق بی کران جهان هستی است، حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرماید: خداوند من را در هیچ مرحله‌ای از مراحل قرآن معطل نگذاشت، این قرآن مراحل دارد، باطن دارد و باطن او باطن دارد، اسرار و حقایق دارد. حضرت می‌فرماید، در هیچ مرحله‌ای نه در ظاهر قرآن و نه در تفسیر قرآن و نه در حقایق و اسرار قرآن من معطل نیستم و به معنای دیگر، جان عرشی آن حضرت مساوی حقیقت و تفسیر عینی قرآن است، در قرآن همه چیز هست منتهی قرآن با همه حرف نمی‌زند، این مربوط به حقیقتی است که حضرت زهرا (س) در آن سهیم است، پس این دو نکته که در کنار هم قرار می‌گیرد، می‌بینیم حضرت را بدون شناختن قرآن نمی‌شود شناخت.

گوشه ای از سخنان استاد سید علی طباطبایی پیرامون مقامات حضرت زهرا


یا زهرا

به نام خدا

حضرت زهرا (س) در تعقیبات نمازشان، جملاتی دارند؛ مثلاً می‌فرمایند؛ «و الحمدالله الذی لم یجعلنی جاحدا لشی من کتابه و لا متحیرا فی شی من امره » ( صحیفه فاطمیه ص 16 ) در مقام حمد و شکر گزاری حق تعالی می‌فرماید: خدای سبحان من را در فهم حقایق قرآن در هیچ آیه‌ای و در هیچ مرحله‌ای معطل نگذاشته است»

این حرف بسیار بزرگی است، یعنی اگر ما بخواهیم بگوییم حضرت ممثّل قرآن است، به حق است؛ چرا که بدو و ختم حیات ظاهری او، همراه با نزول قرآن است و خود ایشان هم می‌فرماید: خدای سبحان من را در هیچ مرحله‌ای از قرآن معطل نگذاشت.


.


ما تا قرآن را نشناسیم حضرت زهرا (س) را نمی‌شناسیم.

قرآن کریم صحیفه الهی و کتاب هدایت و خزانه لایتناهی عرفان است که حدی برای آن نیست، قرآن کریمی که عصاره حقایق بی کران جهان هستی است، حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرماید: خداوند من را در هیچ مرحله‌ای از مراحل قرآن معطل نگذاشت، این قرآن مراحل دارد، باطن دارد و باطن او باطن دارد، اسرار و حقایق دارد. حضرت می‌فرماید، در هیچ مرحله‌ای نه در ظاهر قرآن و نه در تفسیر قرآن و نه در حقایق و اسرار قرآن من معطل نیستم و به معنای دیگر، جان عرشی آن حضرت مساوی حقیقت و تفسیر عینی قرآن است، در قرآن همه چیز هست منتهی قرآن با همه حرف نمی‌زند، این مربوط به حقیقتی است که حضرت زهرا (س) در آن سهیم است، پس این دو نکته که در کنار هم قرار می‌گیرد، می‌بینیم حضرت را بدون شناختن قرآن نمی‌شود شناخت.

گوشه ای از سخنان استاد سید علی طباطبایی پیرامون مقامات حضرت زهرا


یا زهرا

به نام خدا

همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصا خود زن امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حق‏الله از نظر قرآن مطرح است، یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن. آن‌گاه جامعه به صورتی در می‏آید که شما در ایران می‏بینید.


آیت‌الله جوادی آملی به شبهات موجود پیرامون حجاب پاسخ داد و با تبیین فلسفه حجاب از دیدگاه قرآن کریم، حرمت و حیثیت زن را حق و امانتی الهی توصیف کرد.



به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء، متن اظهارات این استاد حوزه به شرح زیر است:

«شبهه‏ ای که در ذهنیت بعضی افراد هست، این است که خیال می‏کنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد کرده است و بنابراین حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است.

راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملا درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف‏نظر کردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضی‌ام. حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند. حجاب زن، حقی الهی است؛ لذا می‏بینید در جهان غرب و کشورهایی که به قانون غربی مبتلا هستند اگر زن همسرداری آلوده شد و همسرش رضایت داد، قوانین آنها پرونده را مختومه اعلام می‏کند اما در اسلام این چنین نیست. حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد، نه شوهر و نه ویژه برادر و فرزندان اوست. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود، چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق‏الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعه‏ای این درس رقت و عاطفه را ترک کرد و به دنبال غریزه و شهوت رفت، به همان فسادی مبتلا می‏شود که در غرب ظهور کرده است؛ لذا کسی حق ندارد بگوید من به نداشتن حجاب رضایت دادم. از اینکه قرآن کریم می‏گوید هر گروهی اگر راضی هم باشند شما حد الهی را در برابر آلودگی اجرا کنید، معلوم می‏شود عصمت زن، حق‏الله است و به هیچ‌کسی ارتباط ندارد.

قهرا همه اعضای خانواده و اعضای جامعه و خصوصا خود زن امین امانت الهی هستند. زن به عنوان امین حق‏الله از نظر قرآن مطرح است، یعنی این مقام را و این حرمت و حیثیت را خدای سبحان که حق خود اوست، به زن داده و فرموده: این حق مرا تو به عنوان امانت حفظ کن. آن‌گاه جامعه به صورتی در می‏آید که شما در ایران می‏بینید. جهان در برابر ایران خضوع کرده است زیرا در مساله جنگ تا آخرین لحظه صبر کرد و کاری که برخلاف عاطفه و رقت و رافت و رحمت باشد، انجام نداد؛ با اینکه دشمنان او از آغاز، حمله به مناطق مسکونی، کشتار بی‏رحمانه بی‌گناهان و غیر نظامی‏ها را مشروع کردند.

جامعه‏ای که قرآن در آن حاکم است، جامعه عاطفه است و سرش این است که نیمی از جامعه را معلمان عاطفه به عهده دارند و آن مادرها هستند. چه بخواهیم، چه نخواهیم، چه بدانیم و چه ندانیم اصول خانواده درس رافت و رقت می‏دهد و رافت و رقت در همه مسائل کارساز است.

بنابراین در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست؛ منتها باید اندیشه‏ ها قرآن‏ گونه باشد، یعنی همان‌گونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع کرد، ما نیز در نظام اسلامی بین کتاب و حجاب جمع کنیم. یعنی عظمت زن در این است که: «أن لا یرین الرّجال ولا یراهنَّ الرّجال ـ نبینند مردان نامحرم را و مردان نیز آنان را نبینند.»

قرآن کریم وقتی درباره حجاب سخن می‏گوید، می‏فرماید: حجاب عبارتست از احترام گزاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان او را از دید حیوانی ننگرند؛ لذا نظر کردن به زنان غیر مسلمان را بدون قصد تباهی جایز می‏داند و علت آن این است که زنان غیر مسلمان از این حرمت بی‏بهره‏اند.

حال اگر کسی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد، ممکن است ـ معاذالله ـ حجاب را یک بند بداند و حال اینکه قرآن کریم وقتی مساله لزوم حجاب را بازگو می‏کند، علت و فلسفه ضرورت حجاب را چنین بیان می‏فرماید: «ذلک أدنی أن یعرفن فلا یؤذین ـ برای اینکه شناخته نشوند و مورد اذیت واقع نگردند.» چراکه آنان تجسم حرمت و عفاف جامعه هستند و حرمت دارند.

مرد و زن در آن معیارهای اصلی همتای هم هستند و یک سلسله مسئولیت‏های اجرایی برای مرد است که اگر انجام ندهد باید وزر آن را تحمل کند، بنابراین نتیجه می‏گیریم که اولا آن تهمت‏هایی که به اسلام زده و می‏گویند که اسلام نیمی از جامعه را از بسیاری از حقوق محروم کرده است، نارواست. ثانیا این تعصبات و رسومات جاهلی که از دیرباز در فرهنگ جوامع اسلامی رواج پیدا کرده است که زن را به عنوان مظهر ضعف و زبونی یاد می‏کنند، باید زدوده شود. ثالثا اگر کسی احساس می‏کند که زن نباید از علوم و مسائل تربیتی و مانند آن که خدمات قابل عرضه‏ای به جامعه ارائه می‏دهد، استفاده کند، باید از این اعتقاد صرف‏نظر کند و علاقه‏مند باشد زن همتای مرد در این علوم و معارف بار یابد و به جامعه خدمت کند؛ مگر آنجا که به طور استثناء وظیفه مرد قرار گرفته است. رابعا جمله «عاشروهنّ بالمعروف» اختصاصی به مسائل داخل منزل ندارد، بلکه در کل جامعه هم جاری است و مساله پنجم این است که زن در مقابل مرد غیر از زن در مقابل شوهر است، یعنی زن در مقابل شوهر باید تمکین کند اما زن در مقابل جامعه، مثل فردی از افراد جامعه است و این چنین نیست که باید اطاعت کند و در مسائل خانوادگی هم می‏بینیم که گاهی زن قوام و قیوم است و مرد باید اطاعت کند؛ همچنانکه پسر باید از مادر اطاعت کند ولو در حد بالایی از تخصص‏های علمی باشد.

در پایان گرچه هنوز شبهاتی در مساله برابری زن و مرد قابل طرح است لیکن با توجه به اصول کلی یاد شده و آشنایی با خطوط اصیل نظام ارزشی در اسلام و تبیین محور سعادت و شقاوت، پاسخ آنها روشن خواهد بود.

منبع: پایگاه تحلیلی خبری 598