عارف شیدا

... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

عارف شیدا

... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فقر و غنا» ثبت شده است

به نام خدا

یکی از دوستان علامه امینی می گفت: علامه برایم نقل کردند؛ روزی برای خرید به بازار رفتم، نزدیک در مغازه قصابی ایستاده بودم و قصد خرید گوشت داشتم؛ در کنار مغازه قصابی دکان یک سید ضعیف الحالی بود؛ وقتی سید متوجه من شد از مغازه اش نزد من آمد، خواست مشکل و نیازش را بر من بیان کند، اما چون اطراف مرا طلبه ها گرفته بودند او از بیان مطلب خودش منصرف شد.


وقتی به خانه برگشتم یادم افتاد که گویا آن سید مشکلی داشت و نتوانست مطرح کند، لذا به سراغ او رفتم تا از حاجتش مطلع شوم؛ وقتی به آن جا رسیدم سید بلند شد و مرا به مغازه اش برد؛ وقتی داخل مغازه شدم گفت خودم غیر این عبا لباس دیگری ندارم و دخترانم هم فقط یک چادر دارند و با آن نماز می خوانند و لباس دیگری ندارند.



علامه امینی گفت وقتی گفتار سید را شنیدم غضب بر من غلبه کرد و گفتم کجایند اغنیاء و صاحبان حقوق شرعیه؛ آن گاه دست او را گرفتم و گفتم با من بیا؛ قصد نمودم او را به خدمت امیرالمومنین (ع) ببرم و از ظلم کسانی که حقوق شرعیه را نمی پردازند شکایت کنم.


هنوز به در صحن نرسیده بودم که یک نفر آمد و سی دینار به من داد  وگفت: این را یک نفر از عشایر داده تا به شما دهم که صرف معاش زندگی خود کنی؛ علامه امینی می گوید: آن مبلغ را از او گرفتم و به آن سید دادم و گفتم: بگیر این حواله جدت امیرالمومنین(ع) است؛ سید آن مبلغ را گرفت و با خوشحالی برگشت.


یا زهرا

به نام خدا

متوکل در دل اعتماد به خدا دارد و معتقد است که کارها همه دست خداست و دیگران کاره ای نیستند؛ توکل کردن لازمه اش ترک اسباب و تنبلی نیست چه بسا انسان متوکل بیش از دیگران تلاش می کند و به بهانه توکل وظایف خود را زمین نمی گذارد
.

حضرت عده ای را که در مسجد به بهانه توکل بی کار نشسته بودند را به شدت عتاب کرد و فرمودند تفاوت شما با سگ های ولگرد چیست؟ آنها نیز مانند شما در کوچه ها چشم به دست دیگران دارند اگر غذایی به آنها بدهند می خوردند و گرنه صبر می کنند تا کسی برایشان غذا بیاورد. کسانی که در مسجد بودند خود را دارای معرفت و عرفان می دانستند و انتظار داشتند امیرالمؤمنین(ع) آنها را تحسین کند اما با این برخورد جا خوردند و از حضرت سؤال کردند پس باید چه گونه توکل کنیم؟ حضرت در پاسخ فرمودند مانند ما باشید؛ اگر خداوند چیزی به شما عطا کرد هر چقدر نیاز دارید استفاده کنید و ما بقی را به نیازمندان بدهید و آن را برای خود یا فرزندان خود ذخیره نکنید. حضرت فرمود اگر بعد از تلاش و انجام وظیفه به نتیجه نرسیدید آن گاه خداوند را شکر کنید که این را به مصلحت شما دانسته است؛ در این شرایط صرف صبر کردن هنری نیست بلکه مهم این است که در این حالت سپاس گزار خداوند باشید.





آیت الله مصباح در تبیین تفاوت میان فرد متوکل و غیر متوکل، گفتند: این دو در مبانی شناختی باهم متفاوتند و در عمل شاید تفاوتی نداشته باشند مانند ائمه اطهار(ع) که مانند دیگران بسیار کار می کردند اما در عین حال به خدا توکل داشتند و می دانستند که روزی را باید خدا برساند.

ایشان در توضیح مبانی شناختی انسان متوکل، اظهار کردند: متوکل در ارتباط با انسان های دیگر آنها را ابزار انجام کارها می داند و اعتقاد دارد که اینها کاری را خلاف خواسته خداوند نمی توانند انجام دهند به همین دلیل چنین شخصی به دنبال پارتی و رشوه نمی رود.

ایشان معرفت را در مرحله بالاتری از توکل دانستند و گفتند: کشاورز دانه را می کارد و به آن رسیدگی می کند اما برای این که باران ببارد و محصول خوبی داشته باشد به خدا توکل می کند این مرحله آسانی از توکل است، اما در ارتباط با انسان هایی که خود مختار و با شعور هستند گاهی امر مشتبه می شود که این کار تنها از عهده آن شخص بر می آید. وی افزود: وقتی از افرادی که توکل واقعی ندارند می پرسید مگر خدا را قبول نداری؟ پاسخ می دهند خدا را قبول دارم او جای خود را دارد اما، همین«اما» نشان می دهد که وی توانایی انجام آن کار را در دست دیگری می داند.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مصباح

یا زهرا

به نام خدا

متوکل در دل اعتماد به خدا دارد و معتقد است که کارها همه دست خداست و دیگران کاره ای نیستند؛ توکل کردن لازمه اش ترک اسباب و تنبلی نیست چه بسا انسان متوکل بیش از دیگران تلاش می کند و به بهانه توکل وظایف خود را زمین نمی گذارد
.

حضرت عده ای را که در مسجد به بهانه توکل بی کار نشسته بودند را به شدت عتاب کرد و فرمودند تفاوت شما با سگ های ولگرد چیست؟ آنها نیز مانند شما در کوچه ها چشم به دست دیگران دارند اگر غذایی به آنها بدهند می خوردند و گرنه صبر می کنند تا کسی برایشان غذا بیاورد. کسانی که در مسجد بودند خود را دارای معرفت و عرفان می دانستند و انتظار داشتند امیرالمؤمنین(ع) آنها را تحسین کند اما با این برخورد جا خوردند و از حضرت سؤال کردند پس باید چه گونه توکل کنیم؟ حضرت در پاسخ فرمودند مانند ما باشید؛ اگر خداوند چیزی به شما عطا کرد هر چقدر نیاز دارید استفاده کنید و ما بقی را به نیازمندان بدهید و آن را برای خود یا فرزندان خود ذخیره نکنید. حضرت فرمود اگر بعد از تلاش و انجام وظیفه به نتیجه نرسیدید آن گاه خداوند را شکر کنید که این را به مصلحت شما دانسته است؛ در این شرایط صرف صبر کردن هنری نیست بلکه مهم این است که در این حالت سپاس گزار خداوند باشید.





آیت الله مصباح در تبیین تفاوت میان فرد متوکل و غیر متوکل، گفتند: این دو در مبانی شناختی باهم متفاوتند و در عمل شاید تفاوتی نداشته باشند مانند ائمه اطهار(ع) که مانند دیگران بسیار کار می کردند اما در عین حال به خدا توکل داشتند و می دانستند که روزی را باید خدا برساند.

ایشان در توضیح مبانی شناختی انسان متوکل، اظهار کردند: متوکل در ارتباط با انسان های دیگر آنها را ابزار انجام کارها می داند و اعتقاد دارد که اینها کاری را خلاف خواسته خداوند نمی توانند انجام دهند به همین دلیل چنین شخصی به دنبال پارتی و رشوه نمی رود.

ایشان معرفت را در مرحله بالاتری از توکل دانستند و گفتند: کشاورز دانه را می کارد و به آن رسیدگی می کند اما برای این که باران ببارد و محصول خوبی داشته باشد به خدا توکل می کند این مرحله آسانی از توکل است، اما در ارتباط با انسان هایی که خود مختار و با شعور هستند گاهی امر مشتبه می شود که این کار تنها از عهده آن شخص بر می آید. وی افزود: وقتی از افرادی که توکل واقعی ندارند می پرسید مگر خدا را قبول نداری؟ پاسخ می دهند خدا را قبول دارم او جای خود را دارد اما، همین«اما» نشان می دهد که وی توانایی انجام آن کار را در دست دیگری می داند.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیت الله مصباح

یا زهرا