عارف شیدا

... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

عارف شیدا

... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

مناجات حکیم صدرالمتألهین، ملاصدرای شیرازی

پنجشنبه, ۱۷ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۵۷ ب.ظ

به نام خدا

خداوند بی نهایت است و لا مکان و بی زمان

اما بقدر فهم تو کوچک میشود

و بقدر نیاز تو فرود می آید

و بقدر آرزوی تو گسترده میشود

و بقدر ایمان تو کارگشا میشود

و به قدر نخ پیر زنان دوزنده باریک میشود

و به قدر دل امیدواران گرم میشود


یتیمان را پدر می شود و مادر

بی برادران را برادر می شود

بی همسرماندگان را همسر میشود

عقیمان را فرزند میشود

ناامیدان را امید می شود

گمگشتگان را راه میشود

در تاریکی ماندگان را نور میشود

رزمندگان را شمشیر می شود

پیران را عصا می شود

و محتاجان به عشق را عشق می شود


خداوند همه چیز می شود همه کس را

به شرط اعتقاد

به شرط پاکی دل

به شرط طهارت روح

به شرط پرهیز از معامله با ابلیس


بشویید قلب هایتان را از هر احساس ناروا

و مغز هایتان را از هر اندیشه خلاف

و زبان هایتان را از هر گفتار ِناپاک

و دست هایتان را از هر آلودگی در بازار


و بپرهیزید

از ناجوانمردیهــا

ناراستی ها

نامردمی ها!


چنین کنید تا ببینید که خداوند

چگونه بر سر سفره ی شما

با کاسه یی خوراک و تکه ای نان می نشیند

و بر بند تاب، با کودکانتان تاب میخورد

و در دکان شما کفه های ترازویتان را میزان میکند

و در کوچه های خلوت شب با شما آواز میخواند


مگر از زندگی چه میخواهید

که در خدایی خدا یافت نمیشود؟

که به شیطان پناه میبرید؟

که در عشق یافت نمیشود

که به نفرت پناه میبرید؟

که در حقیقت یافت نمیشود

که به دروغ پناه میبرید؟

که در سلامت یافت نمیشود

که به خلاف پناه میبرید؟

و مگر حکمت زیستن را از یاد برده اید

که انسانیت را پاس نمی دارید ؟! 



ملاصدرای شیرازی

نظرات  (۴)

سلام خانم
بسیار دلنشین و زیبا بود
ممنون
یا حق




سلام آقا
نظر لطفتون هست خیلی ممنون
یا زهرا
سلام امام غریب من .تو را به مادرت زهرا سلام الله علیها قسم میدم نگاه به گناه وروسیاهی ما نکن به خاطر غربت نائبت امام خامنه ای از خدا ظهورت را طلب کن
سلام خوبی عزیزم؟
عارفه جون وبلاگت یه مشکلی داره
گاهی اوقات پست هایی که توی وبلاگ گذاشتی رو اصلا نمیاره
بعضی وقتا هم خیلیی طول میکشه تا پست هایی که اپ کردی
رو بیاره
بازم مثل همیشه وبلاگت عالی بود
خوش باشی
بای
  • محتشم کاشانی
  • باران بهانه ای بود که به زیر چتر من بیایی، کاش نه باران بند می آمد و نه کوچه انتهایی داشت .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی