دردم از یار است و درمان نیز هم...
يكشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۱، ۰۱:۲۳ ب.ظ
دردم از یار است و درمان نیز هم *** دل فدای او شد و جان نیز هم
این که میگویند آن خوشتر ز حسن *** یار ما این دارد و آن نیز هم
یاد باد آن کو به قصد خون ما *** عهد را بشکست و پیمان نیز هم
دوستان در پرده میگویم سخن *** گفته خواهد شد به دستان نیز هم
چون سر آمد دولت شب های وصل *** بگذرد ایام هجران نیز هم
هر دو عالم یک فروغ روی اوست *** گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
اعتمادی نیست بر کار جهان *** بلکه بر گردون گردان نیز هم
عاشق از قاضی نترسد می بیار *** بلکه از یرغوی دیوان نیز هم
محتسب داند که حافظ عاشق است *** وآصف ملک سلیمان نیز هم
منبع: دیوان حافظ
یا زهرا