عارف شیدا

... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

عارف شیدا

... که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زیارت اموات» ثبت شده است

به نام خدا

آیت الله قرهی:

به آیت­ الله آسیّد عبدالکریم کشمیری گفتند: آقا! شما چرا این­قدر به وادی­ السّلام می­رفتید؟ مگر در آن­جا چه دیدید؟ فرمودند: روح و ریحان!

امثال من یک ساعت در قبرستان باشند، خسته می­شوند. آقا! مگر قبرستان، روح و ریحان است؟! مگر باغ است؟! مگر دشت و دمن هست؟! بالجد اولیا خدا در قبرستان، چه دیدند که گفتند: روح و ریحان؟!



بعضی تصوّر می­کنند وقتی می­گوییم قبرستان، یعنی دیگر از دنیا ببر، نه، اتّفاقاً با رفتن به آن­جا، می­فهمند که از دنیا چگونه بهره برداری کنند - این را به ذهنتان بسپارید - لذا اولیا خدا در قبرستان این را متوجّه می­شوند که از دنیا چگونه باید بهره ­برداری کرد. اتّفاقاً اولیا خدا در دنیا، بیش از دیگران هم رفت و آمد دارند، با مردم هستند و انقطاع از خلق خدا ندارند، امّا بین خلق خدا هستند و تو گویی نیستند و این، خصوصیّت اولیا خدا است.

ابوالعرفا، آیت­ الله العظمی ادیب نیز چنین خصوصیّتی داشتند. به تعبیر بزرگان و اعاظمی مثل آیت­ الله العظمی آسیّد عبدالاعلاء سبزواری که خودشان یکی از عرفای عظیم­الشّأن و عجیب بودند - که الآن مرقد شریفشان در نجف اشرف است - می­فرمودند: ایشان فارغند از دو دنیا!

بعد یک تعبیر عجیبی را راجع به ایشان داشتند، فرمودند: ایشان بهشت را پایین کشیده، خودش بهشت نرفته. ما این تعبیرها را نمی­فهمیم. البته من و امثال من حقّ هم داریم نفهمیم این تعبیرها یعنی چه.

مردان خدا در دنیا، این­گونه هستند. این اعاظمی که بالجد نگاه به صورت آن­ها، عبادت به معنی عبادت بود. آن­ها که والله قسم، هنوز اسمشان، در وجود انسان انقلاب ایجاد می­کند. اسمشان، انسان را با خدا آشنا می­کند. اسم این اولیا الهی، قرب خدا را برای انسان می­آورد؛ یعنی اسمشان قرب­ آور است. این مردانی که تمام وجودشان خداست. امثال من این حرف را نمی­فهمند و به سخره می­گیرند، امّا حسب روایت شریفه بالجد ملائک بال­هایشان را زیر پای اینها می­گشایند و به این­ها سجده می­کنند، «وَإِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا»[7]، این مردان خدا، چه بودند؟! حبّ به دنیا نداشتند، برای همین از شرّ هم دور بودند.

یا زهرا

به نام خدا

آیت الله قرهی:

به آیت­ الله آسیّد عبدالکریم کشمیری گفتند: آقا! شما چرا این­قدر به وادی­ السّلام می­رفتید؟ مگر در آن­جا چه دیدید؟ فرمودند: روح و ریحان!

امثال من یک ساعت در قبرستان باشند، خسته می­شوند. آقا! مگر قبرستان، روح و ریحان است؟! مگر باغ است؟! مگر دشت و دمن هست؟! بالجد اولیا خدا در قبرستان، چه دیدند که گفتند: روح و ریحان؟!



بعضی تصوّر می­کنند وقتی می­گوییم قبرستان، یعنی دیگر از دنیا ببر، نه، اتّفاقاً با رفتن به آن­جا، می­فهمند که از دنیا چگونه بهره برداری کنند - این را به ذهنتان بسپارید - لذا اولیا خدا در قبرستان این را متوجّه می­شوند که از دنیا چگونه باید بهره ­برداری کرد. اتّفاقاً اولیا خدا در دنیا، بیش از دیگران هم رفت و آمد دارند، با مردم هستند و انقطاع از خلق خدا ندارند، امّا بین خلق خدا هستند و تو گویی نیستند و این، خصوصیّت اولیا خدا است.

ابوالعرفا، آیت­ الله العظمی ادیب نیز چنین خصوصیّتی داشتند. به تعبیر بزرگان و اعاظمی مثل آیت­ الله العظمی آسیّد عبدالاعلاء سبزواری که خودشان یکی از عرفای عظیم­الشّأن و عجیب بودند - که الآن مرقد شریفشان در نجف اشرف است - می­فرمودند: ایشان فارغند از دو دنیا!

بعد یک تعبیر عجیبی را راجع به ایشان داشتند، فرمودند: ایشان بهشت را پایین کشیده، خودش بهشت نرفته. ما این تعبیرها را نمی­فهمیم. البته من و امثال من حقّ هم داریم نفهمیم این تعبیرها یعنی چه.

مردان خدا در دنیا، این­گونه هستند. این اعاظمی که بالجد نگاه به صورت آن­ها، عبادت به معنی عبادت بود. آن­ها که والله قسم، هنوز اسمشان، در وجود انسان انقلاب ایجاد می­کند. اسمشان، انسان را با خدا آشنا می­کند. اسم این اولیا الهی، قرب خدا را برای انسان می­آورد؛ یعنی اسمشان قرب­ آور است. این مردانی که تمام وجودشان خداست. امثال من این حرف را نمی­فهمند و به سخره می­گیرند، امّا حسب روایت شریفه بالجد ملائک بال­هایشان را زیر پای اینها می­گشایند و به این­ها سجده می­کنند، «وَإِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا»[7]، این مردان خدا، چه بودند؟! حبّ به دنیا نداشتند، برای همین از شرّ هم دور بودند.

یا زهرا